استراتژی محصول جدید
شاید ساده به نظر برسد، اولین چیزی که در مورد هر محصول جدیدی به ذهن خطور می کند این است که باید یک استراتژی داشته باشیم، البته این موضوع در کشور ما جدید است و باز هم می توان بنگاه های اقتصادی بسیاری را یافت که می دانند (!) باید همچین چیزی داشته باشند، اما از کنارش می گذرند و اغلب هم در میان مدیرانشان کسی را ندارند که توانایی انجام این خواسته را داشته باشد. حالا استراتژی یک محصول جدید از کجا شروع می شود؟
استراتژی محصول جدید با یک چشم انداز استراتژیک آغاز می شود که بیان می کند بنگاه اقتصادی کجا می خواهد برود، چگونه و چرا به آنجا خواهد رسید. اگر بنگاه اقتصادی در مورد محصولات آتی هیچ چشم اندازی نداشته باشد در آن صورت هر استراتژی محصولی احتمالا شرکت را به جایی خواهد برد. استراتژی محصول مانند یک نقشه راه است و مانند نقشه راه تنها هنگامی مفید است که بدانید کجا هستید و کجا می خواهید بروید. آنچه که ما چشم انداز محوری استراتژیک ۱ (CSV) می نامیم مقصد و جهت گیری کلی را از موقعیت فعلی ارائه می دهد. (متاسفانه تعداد افرادی هم که اطلاعاتی در مورد استراتژی محصولات و یا توسعه محصول و بازار دارند از این موضوع غافل بوده و با دستان خود مرگ بنگاه اقتصادی را رقم زده و یا کمک شایانی به آن می کنند! ، موضوعی که در بیشتر بنگاه های اقتصادی که با آنها ارتباط دارم دیده ام)
چشم انداز محوری استراتژیک زمینه ای را برای استراتژی محصول ایجاد می کند به این طریق که بیان می کند بنگاه اقتصادی به کجا می خواهد برود، انتظار می رود که چگونه به آنجا برسد و چرا معتقد است که می تواند موفق باشد. شاید این موضوع ساده به نظر برسد، اما به صورت کاملا واضح دیده ام که حتی تصوری از چشم انداز محصولات در نزد مدیران ارشد بنگاه های اقتصادی نیست.
علیرغم اینکه دانستن جایی که می خواهید بروید واضح و بدیهی به نظر می رسد، بسیاری از بنگاه های اقتصادی طوری عمل می کنند که گویی غافل هستند و یا چشم انداز آنها کیفیت خود را از دست داده است. در واقع علت بیشتر شکست های کسب و کار را در چنین نقصی می توان جستجو کرد. تدوین و توسعه چشم انداز استراتژیک فرآیندی ایستا نیست. گاهی اوقات چشم انداز اولیه موسس بنگاه اقتصادی کوته نظرانه است، چرا که یا آینده را درست پیش بینی نکرده است و یا تحولاتی در صنعت رخ داده است که چشم انداز قبلی را بی اثر ساخته است. بنگاه های اقتصادی که با تحولات صنعت چشم انداز خود را اصلاح می کنند نسبت به موفقیت در آینده مطمئن هستند و با قطعیت حرکت می کنند. آنها استراتژی های محصول خود را برای رسیدن به چشم انداز تعیین و اجرا می کنند.
بعضی از بزرگترین موفقیت های تاریخ صنعت توسط افرادی با چشم انداز استثنایی خلق شده است. تام واتسون آینده را در محاسبات سریع دید. باب نویس پتانسیل ریزپردازنده ها را دید. هنری فورد فرآیندی را در رویاهایش دید که یک خودرو را در هر پارکینگ قرار می دهد.
ما واژه محوری را عمدا جلوی چشم انداز استراتژیک قرار داده ایم تا بر جوهره چشم انداز استراتژیک تاکید کنیم. موفقیت در رسیدن به یک چشم انداز محوری استراتژیک نیازمند شایستگی در درک فرصت های آینده، شناسایی و پیش بینی روندهای بازار و هدایت استراتژی محصول به طرف آینده است. در پست های بعدی بیشتر در مورد این موضوع خواهم نوشت.
CSV = Core Strategic Vision