امروزه برخورداری از برند قوی از اولویتهای بسیاری از سازمانهاست، از این حوزه همواره آن را از جنبه های مختلفی کردهاند. برند سازی میتواند در دو وجه داخلی و خارجی انجام شود. رویکرد برندسازی در خارج از سازمان موضوعی است که تا کنون مورد توجه محققان بیشماری بوده است و البته مشتریان را هدف قرار میدهد. از این رو شیوههای را برای این کار انتخاب میکنند که به طور مستقیم به مشتری مربوط میباشد از طرفی کارکنان از عوامل بسیار مؤثر در شکل گیری برند سازمان یعنی همان کارکنان بیان شده است
نقش غیرقابل انکار کارکنان باعث شده تا نیروی انسانی برای ساختن برند در چند سال اخیر، کانون توجه بسیاری از تحقیقات علمی شود. مطالعه ادبیات موضوع به وضوح نشان میدهد که مطالعات بسیار اندکی برندسازی داخلی را بر نگرش کارکنان شامل (حس تعلق، تعهد و وفاداری به برند) را به طور جامع بررسی کردهاند و اندک مطالعات موجود هر کدام به بخشی از آن پرداخته اند.
برند:یک نام، واژه سمبل، یا ترکیبی از آنهاست که هدف آن شناساندن محصولات و یا خدمات یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان به مشتریان و همچنین تمایز محصولات آنها از سایر رقباست
برندسازی یا برندینگ : فعلی است که در نتیجه آن سطح احساسی و عاطفی مرتبط با یک محصول یا خدمت شرکت افزوده میگردد و بدین وسیله ارزش آن برای مشتریان و سایر ذینفعان افزایش مییابد. محققین ارزش یک برند را به طور معناداری مرتبط با دلبستگی احساسی ذینفعان نسبت به برند میدانند.برندسازی مفهوم جدیدی است که به بررسی تأثیر کارکنان در ایجاد تصویر بهتر از برند در ذهن مشتریان میپردازند.ادبیات برندینگ شرکت و خدمات این موضوع را تأیید کرده که کارکنان بر روی مشتریان و دیگر ذینفعان ادراکات برند از طریق نقش آنها در تحویل ارزشهای کارکردی (آنچه که تحویل میدهند) و ارزشهای احساسی (چگونه آنها تحویل میدهند) دارای نفوذ هستند. هنگامی که آنها با ارزش برند همسو میشوند برند میتواند به یک فرصت رقابتی پایدار دست یابد از این رو برندینگ داخلی به عنوان نیل، به مزیت رقابتی تعریف شده است که این مزیت غیرقابل تقلید از طرف دیگران است