برند یک پدیده درونی ـ بیرونی است و مهمترین عامل تعیینکننده برند، نوع نگرش و باور صاحبان و مالکان یک بنگاه است، اما دولتها میتوانند بهعنوان حامی و تسهیلکننده برخی از امور نقشآفرین باشند، وگرنه دخالت دولت و انتظار از دولت برای برندسازی کاملا دور از واقعیت و غیرمنطقی است. میدانیم اقتصاد ایران نیازمند حرکتی نوین و رسیدن به پویایی و رشد اقتصادی است و یکی از نسخههای عملی برای رسیدن به این هدف برندسازی است، اما متاسفانه مقوله برندسازی از سوی صنوف نهتنها امروز بهعنوان راهکار مطرح نیست، بلکه از نظر آنها هزینه کردن در اینباره و سرمایهگذاری، عین زیان است.
این اتفاق درست زمانی روی داده که همه کارشناسان به اهمیت برندسازی در اقتصاد کشورمان گواهی داده و یکی از راهکارهای موفقیت در امور تجاری را رسیدن به جایگاه مناسب برندسازی عنوان کردهاند.
هم صاحبان مشاغل و صنوفی که به دنبال برندسازی هستند، آگاهی کامل در این زمینه ندارند و هم اینکه بعضی افرادی که به دلایل گوناگون وارد این حوزه شدهاند، از اشتیاق برخی صنوف به برندسازی به نفع خود سوءاستفاده میکنند و از قابلیت و دانش حرفهای در برندسازی برخوردار نیستند.
بهترین راهکار برای شناسایی افراد و شرکتهایی که خود را در زمینه برندسازی به صنایع معرفی میکنند، این است که قبل از اینکه هرگونه قراردادی را با اینگونه شرکتها امضاء کنند ابتدا این سوال را در ذهن خود طرح کنند که آیا شرکتی که بهعنوان مشاور برندسازی ما قرار است فعالیتی داشته باشد، خود بهعنوان برندی شناخته شده است یا خیر؟! چون پاسخ این سوال ساده میتواند تضمینکننده تجربه برندسازی در آینده تجاری متقاضیان این خدمات باشد.
هرچند دریافت اطلاعات از گذشته و روند رشد شرکت مشاور مورد نظر نیز میتواند در این زمینه کمک مفیدی باشد. این در حالی است که وقتی تحقیقات از روند فعالیت شرکت مشاورهای در زمینه برندسازی منفی باشد، این سوال مطرح میشود که شرکت مشاورهای که خود برند نشده چگونه میتواند برای یک شرکت تجاری دیگر برندسازی کند؟!