اهمیت بازاریابی
اهمیت شناسایی ساختار بازار محصولات و بازاریابی آن به حدی است که میتوان آن را به اندازه ی تولید محصول دانست. به طوری که در دنیای امروزی با توجه به مشکل تقاضا برای محصولات ،بدون شناسایی و اطمینان از وجود بازار یک محصول ،تولید آن مفهومی نخواهد داشت.لذا لازم است قبل از هرگونه اقدام برای تولید و سیاست گذاری ،ساختار کلی بازار یابی را مورد شناسایی قرار داده و در جهت تحقق اهداف مورد نظر برنامه ریزی نمود.
بازاریابی محصولات کشاورزی
بازاریابی محصولات کشاورزی عموماً در بر گیرنده تحرکاتی است که از دیدگاه کشاورز در زمان تصمیم گیری برای تولید و فرآوری محصولات کشاورزی آغاز می شود (مسلمی ، ۱۳۸۶).
منظور از بازاریابی محصولات کشاورزی اقداماتی است که کشاورز انجام می دهد تا بهترین محصول از نظر کیفیت و تقاضای مصرف کننده را در زمان و مکان مناسب و به منظور کسب بیشترین درآمد ، عرضه نماید . که این مرحله از قبل از کاشت یعنی گزینش نوع کشت ، تعیین بذر ، تا زمان کشت ، زمان چیدن ، چگونگی نگهداری و عرضه محصول به بازار و فروش را شامل می شود (Eskola,2008).
ترویج بازاریابی کشاورزی
فرآیندی که با ارشاد و راهنمایی کشاورزان آنها را در انتخاب بهترین کشت و زمان آن ، نوع بذر محصول ، به منظور کیفیت و بازار پسندی بهتر ، زمان برداشت ، موقعیت مکانی و زمانی فروش و اطلاع یابی از فرآیند های بازاریابی یاری دهد.
هدف از ترویج بازاریابی ارائه مساعدت های فنی و اطلاعاتی به تولید کنندگان ، فروشندگان و عرضه کنندگان نهاده ها ومحصولات به منظور بازاریابی بهتر می باشد.
برخی مشکلات اساسی موجود در بازاریابی محصولات کشاورزی
۱-فاصله زیاد بین مصرف کننده با تولید کننده و لزوم وجود واسطه های زیاد
با توجه به اینکه محصولات خاص در مناطق خاصی تولید می شود اما سایر مردم در نقاط مختلف از آن استفاده می کنند ، که این امر باعث بوجود آمدن فاصله طولانی بین مصرف کننده و تولید کننده می شود
۲-نظام تولید
یکی از عوامل مؤثر در کاهش یا عدم کارایی در نظام بازاریابی در کشورهای توسعه نیافته ، وجود نظام های تولید سنتی و کهن و ارائه کشاورزی بخور و نمیر می باشد .
۳-اعتبارات
اعتبارات بنا به اشتراک نظر بسیاری از متخصصان نقش مهمی را در ایجاد انگیزه تولید ایفا می نماید ، امروزه ، در بسیاری از کشورهای در حال توسعه جهت تقویت واحد های سنتی تولید کننده ، اعتبارات ارزان قیمت پرداخت می گرددکه علاوه بر ایجاد انگیزه موجبات بهبود تولید و افزایش درآمد می گردد .
۴-عدم دسترسی به اطلاعات
اطلاعات نقش مهمی را در تصمیم گیری ایفا می کند . و هر چه اطلاعات صحیح تر و رساتر و در زمان مناسب تر ارائه شود ، تصمیم گیری ها نیز به موقع و صحیح اتخاذ می گردد . در بعد اطلاع رسانی آگاهی از مراکز عمده تولید ، نوع تولید و نیاز های مصرف کنندگان بسیار حائز اهمیت می باشد .
سیاستهای برنامهای
اهداف توسعه بخش کشاورزی در برنامه اول توسعه با رویکرد افزایش تولیدهای بخش و نیل به خودکفایی نسبی در تولید محصولات اساسی کشاورزی تعیین شده و برای دستیابی به این اهداف بر سیاستهای مرتبط با بخش تولیدی و نظام بهرهبرداری تأکید شد. در این راستا سازماندهی بازار محصولات کشاورزی و اتخاذ تدابیر حمایتی، تأمین خسارت و بیمه محصولات کشاورزی و قیمتگذاری و خرید تضمینی محصولات اساسی مورد توجه قرار گرفت.
در برنامه دوم توسعه محوریت رشد و توسعه پایدار اقتصادی کشور به بخش کشاورزی واگذار شده و با وجود جایگاه مهم سیاستهای تولیدی در سیاستگذاری توسعه این بخش، سیاستهای قیمتی و تجاری مورد توجه بیشتری قرار گرفت.
در برنامه سوم توسعه استفاده از سیاستهای قیمتی برای محدود کردن افزایش قیمت نهادهها و محصولات به منظور کنترل تورم مدنظر قرار گرفت. همچنین ضمن رفع انحصارات دولت در دو کالا (چای و شکر)، ایجاد بورس کالایی به منظور گسترش خصوصیات بازاری کالاهای کشاورزی و ساماندهی بازار این محصولات پیشبینی شد.
در برنامه چهارم توسعه همانند برنامههای اول، دوم و سوم توسعه، ارتقای ضریب امنیت غذایی و خودکفایی در تولید محصولات اساسی به عنوان یکی از محورهای اصلی توسعه بخش کشاورزی تعیین شده و برای تحقق آن برخی سیاستها و اقدامها پیشبینی شد که در این بین فراهمسازی شرایط استفاده از شبکه جامع اطلاعرسانی بازرگانی کشور و پیگیری برای به هنگام کردن اطلاعات رسمی تولید محصولات اساسی کشاورزی، تقویت بازار بورس کالاهای کشاورزی و اصلاح سیستم توزیع و بازاررسانی محصولات کشاورزی و جهتگیری تعیین قیمتهای خرید تضمینی محصولات با هدف اصلاح الگوی کشت و حمایت از محصولات اساسی از مهمترین اقدامهای منظور شده برای مشارکت مؤثر در پایش و تنظیم بازار محصولات اساسی کشاورزی در این برنامه است. نگاهی کلی به روند سیاستهای اعمال شده، عدم وجود نظم و انسجام کافی در آنها را برای رسیدن به اهداف درازمدت از جمله خودکفایی و توسعه صادرات نشان میدهد.
ظرفیتهای بازاریابی بخش کشاورزی
می توان به عنوان پتانسیل ها و فرصت های مطلوب بخش کشاورزی به برخی از محصولات استراتژیک بخش کشاورزی (نه اساسی) که عمدتا تولیدات صادراتی هستند و بیش از ۶۰ درصد میزان تولید آنها بازار مصرف خارجی دارند به عنوان یک ظرفیت مهم و قابل اتکا برای ارز آوری در اقتصاد کشور مطرح هستند اشاره کرد.
محصولاتی نظیر پسته، خرما، زعفران، کشمش و میگو از جمله کالاهای دارای مزیت صادراتی و رقابتی در بازارهای جهانی است که با تصمیمات فرابخشی بایستی زیرساخت های تولیدی و تجاری آنها توسعه یابد.
پیشنهادات
۱-برگزاری کلاس های آموزشی به منظور افزایش کیفیت مدیریت در بخش کشاورزی
۲- تامین اعتبار در زمان برداشت محصول
۳-فراهم آوردن شرایط برای صادرات بهتر این محصول
۴-حمایت دولت از صادر کنندگان جهت حفظ نفوذ خود در بازار های خارجی
۵- افزایش کیفیت و کمیت بازاررسانی