پیشی گرفتن از رقبا استراتژی نیست
اولین آتش رگبار در ماجرایی به نام جنگ تخت خواب هتل ها شناخته می شود، در سال ۱۹۹۹ آغاز شد. پس از یکسال آزمایش بر روی تشک ها، بالش ها، پارچه های روتختی و سرمایه گذاری بالغ بر ده ها میلیون دلار برای انجام این کار، گروه هتلهای وستین اولین تختخواب دارای نشان تجاری در صنعت، به نام هونلی بد با طراحی سفارشی، را معرفی کرد. یکی از مدیران اجرایی وستین اظهار داشت که “می خواستیم از رقبای خود متمایز باشیم”.
همانطور که قابل حدس است، طولی نکشید که رقبا واکنش نشان دادند، آن ها نیز از بالش های راحت تر و تشک هایی با فیبر فشرده تر در رختخواب ها استفاده کردند؛ هر یک نامی متفاوت، هتل های هیلتون نام سرنیتی بد، ماریوت نام ریوایو کالکشن، هایت نام هایت گراند بد، ردیسون نام اسلیپ نامبر بد، و کرون پلازا نام اسلیپ ادونیج را برگزیدند.
با نزدیک شدن به سال ۲۰۰۶ ، مطبوعات اعلام کردند که جنگ تختخواب ها به پایان رسیده است، اما این زمانی بود که تمامی هتل های بزرگ سرمایه گذاری های هنگفتی را برای تحقیق و توسعه، نصب و آماده سازی، و ارتقای سطح کیفی تختخواب ها انجام داده بودند. اکنون مسافران می توانستند با اطمینان خاطر از اینکه “کیفیت تختخواب ها” در تمامی هتل ها یکسان است به استراحت بپردازند. در اغلب موارد، عاقبت کار به همین جا ختم می شود، یک شرکت تلاش می کند”بهترین” باشد ولی در نهایت سطح استاندارد را برای تمامی شرکت های آن صنعت افزایش می دهد.
هیچ جای تعجب نیست، که با اتخاذ چنین رویکردی نسبت به رقابت، سودآوری صنعت هتلداری در بلند مدت همواره پایین بوده است. گزارشات مختلفی مبنی بر تایید یا رد این موضوع وجود دارد که آیا صنعت هتلداری می توانسته با افزایش قیمت ها شرایط را به گونه ای فراهم کند که از سرمایه گذاری های انجام شده برای ارتقای کیفیت تخت خواب ها منافعی بدست آورد. در غیر اینصورت، ارزش حاصل از این سرمایه گذاری ها نصیب مشتریان شده است. اما حتی اگر چنین حرکتی در کل به نفع صنعت بوده باشد، زمانی که تمامی رقبا در یک سطح یکسان به رقابت با یکدیگر می پردازند، هیچ یک به مزیت رقابتی دست پیدا نخواهند کرد.
منبع: شناخت مایکل پورتر