مدل رقابت پذیری ملل
مایکل پورت
مقدمه:
مایکل پورتر استاد دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۹۰ در کتاب مزیت رقابتی ملل ، مدل الماس را مطرح نمو د . از آن زمان تا حال مطالعات و تحقیقات فراوانی در خصوص قابلیت های کاربردی مدل الماس در تحلیل مزیت رقابتی ملل انجام شده است . با توجه به اینکه استراتژ ی سیاست های جهانی با بهره گیری از مدل الماس استراتژی های نفوذ در بازارهای خارجی را طراحی می نمایند و شرکت های صادرا ت گرا نیز ضرورت و اهمیت کاربرد آن را درک نموده اند ، لذا در این مقاله به چرایی و چگونگی مدل الماس به اختصار پرداخته شده است.
هدف
این مقاله ، با هدف آشنایی با کاربردهای مدل الماس ( به شرح زیر ) ارائه می گردد:
۱ـ شناخت ساختار اقتصادی کشورها
۲ـ شناخت ظرفیت های تولیدی کشورها
۳ـ ارزیابی توان رقابتی صنایع در کشورها
۴ـ طراحی استراتژی های نفوذ در بازارها
روش
در این مقاله با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات انجام شده به تبیین مفهوم مزیت رقابتی ملل ، مدل الماس و تشریح اجمالی ابعاد آن پرداخته شده است.
مزیت رقابتی ملل
مزیت رقابتی در کشو رهای توسعه یافته و هم در کشورهای توسعه نیافته مورد توجه قرار گرفته است . رقابت .[ پذیری به عنوان موضوعی بلند مدت برای بقای اقتصاد ملی کشورها مورد ملاحظه قرار گرفته است]۴ از نظر راگمن قابلیت رقابتی یک ملت به شرایط اقتصادی آن ارتباط دار د . تحلیل رقابت پذیری ملی ، راهنمایی جهت زیر ساخت های اجتماعی – ا قتصادی ، تکنولوژی و توانمندیهای تولیدی می باشد. نتایج مطالعات نشان می دهدکه تمامی کشورهایی که از مزیت رقابتی ملی برخوردارند از تکنولوژیهای پیشرفته در ارائه تولید و خدمات استفاده می کنند.ﺑﺮای اوﻟﯿﻦ ﺑﺎر ﭘﻮرﺗﺮ اﻟﮕﻮﺋﯽ را ﺟﻬﺖ ارزﯾﺎﺑﯽ ﻣﺰﯾﺘﻬﺎی رﻗﺎﺑﺘﯽ ﻣﻠﻞ اراﺋﻪ ﮐﺮد. او ﺟﻬﺖ ﺑﺮرﺳﯽ ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﮐﺴﺐ ﻣﺰﯾﺖ رﻗﺎﺑﺘﯽ ﻣﻠﻞ در ﺻﻨﺎﯾﻊ ﻣﺨﺘﻠﻒ و ﺑﮑﺎرﮔﯿﺮی اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﮐﺎرﺧﺎﻧﺠﺎت ﺑﺮای اﻗﺘﺼﺎدﻫﺎی ﻣﻠﯽ در ﯾﮏ ﭘﺮوژه دوﻟﺘﯽ ﻋﻤﻠﮑﺮد ۱۰ کشور ﺗﺠﺎری را ﺑﻪ ﻣﺪت ۴ ﺳﺎل ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮار داد. ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺪل اﻟﻤﺎس ﯾﮏ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺧﻮدﻣﺤﺮک و ﺗﻌﺎﻣﻠﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻣﺤﯿﻄﯽ را ﺧﻠﻖ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﻮآوری در ﮐﺸﻮر ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ و ﻣﺮﺗﺒﺎً ﺗﮑﺮار ﺷﻮد و ﻫﺮ ﺑﺨﺶ ﺑﺮ ﺑﺨﺶ دﯾﮕﺮ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻣﯽﮔﺬارد. ﻧﮕﺎه ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺒﯽ ﭘﻮرﺗﺮ ﺑﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺪل اﻟﻤﺎس ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻨﺎﺑﻊ، صنایع، ﺗﻘﺎﺿﺎ، رﻗﺎﺑﺖ و دوﻟﺖ ﻣﯽﺷﻮد. ﭘﻮرﺗﺮ ﺑﯿﺎن ﻣﯽکند ﮐﻪ ﯾﮏ ﺑﺮاﺑﺮی در ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ وﺟﻮد دارد و ﻣﻠﻞ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﻫﻢ هستند و آن ﻇﺮﻓﯿﺘﻬﺎی ملل اﺳﺖ. ﻃﺮح ﺟﺪﯾﺪی از ﻧﻈﺮﯾﮥ آدام اﺳﻤﯿﺖ، که ﺑﺮای ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ و رﺷﺪ در ﺻﻨﺎﯾﻊ رﻗﺎﺑﺖﭘﺬﯾﺮی ﻧﯿﺎز ﺑﻪ ﺗﻮﺟﻪ زﯾﺎدی دارد. ﺑﻪ دﻻﯾﻞ اﻫﻤﯿﺖ ﻣﻮﺿﻮع ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﭘﻮرﺗﺮ و ﻣﺪﻟﯽ ﮐﻪ او اراﺋﻪ ﮐﺮده ﺑﻮد اﻟﻤﺎس ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. اﻟﻤﺎس از ۴ ﺟﺰ داﺧﻠﯽ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺷﺪه ﮐﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از:
۱- ﻓﺎﮐﺘﻮرﻫﺎی دروﻧﯽ
۲- ﺷﺮاﯾﻂ ﺗﻘﺎﺿﺎی دروﻧﯽ
۳- ﺻﻨﺎﯾﻊ ﻣﺮﺗﺒﻂ و ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﮐﻨﻨﺪه
۴- اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺳﺎﺧﺘﺎر و رﻗﺎﺑﺖ،
و دو پارامتر ﺧﺎرﺟﯽ دوﻟﺖ و ﺷﺎﻧﺲ.
در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺪت ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ از اﻧﺘﺸﺎر ﮐﺘﺎب ﻣﺰﯾﺖ رﻗﺎﺑﺘﯽ ﻣﻠﻞ ﻧﮕﺬﺷﺘﻪ ﺑﻮد، ﻫﻤﭽﻨﺎن اﻇﻬﺎر ﻧﻈﺮﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ آن ﻣﯽشد. ﻣﺤﻘﻘﺎن و ﺻﺎﺣﺐﻧﻈﺮان اﯾﻦ ﺣﻮزه ﺑﻪ ﻧﻘﺪ و ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﭘﻮرﺗﺮ ﭘﺮداﺧﺘﻨﺪ. در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ داﻧﯿﻨﮓ در ۱۹۹۱ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﮐﻪ ﻋﺎﻣﻞ ﺷﺮﮐﺘﻬﺎی ﭼﻨﺪ ﻣﻠﯿﺘﯽ را ﺑﺮ ﻣﺪل اﺿﺎﻓﻪ ﮐﻨﻨﺪ. ﺷﺮﮐﺘﻬﺎی ﭼﻨﺪ ﻣﻠﯿﺘﯽ ﻫﻤﭽﻮن ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﺑﺪون ﻣﺮز ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﯾﯽ ﺗﻮاﻧﺎﺋﯽ ﺑﺮﻗﺮاری ارﺗﺒﺎط و ﻧﻔﻮذ در ﻣﺤﯿﻂ ﻣﻠﯽ ﻫﺮ ﮐﺸﻮری را دارﻧﺪ. داﻧﯿﻨﮓ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ اﻟﻤﺎس ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮐﺎﻣﻞ و ﻣﻨﺎﺳﺒﯽ از ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﻬﺎی ﻓﺮا ﻣﻠﯿﺘﯽ و ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺷﺮﮐﺘﻬﺎی ﭼﻨﺪ ﻣﻠﯿﺘﯽ (MNCs) اراﺋﻪ نمیﮐﻨﺪ. در ﻧﮕﺎره ۱ ﻣﺪل اﻟﻤﺎس و ﺿﻤﯿﻤﮥ اﻟﺤﺎﻗﯽ داﻧﯿﻨﮓ (ﺧﻄﻮط ﺟﻔﺖ) ﺑﺮای ﺷﺮﮐﺘﻬﺎی ﭼﻨﺪ ﻣﻠﯿﺘﯽ ﻣﺸﺎهده میﺷﻮد.
نگاره ۱: مدل الماس دانینگ – پورتر
ﭘﻮرﺗﺮ ﻋﻮاﻣﻞ اﻟﻤﺎس را ﺗﻨﻬﺎ در ﻣﺤﯿﻂ ﻫﺮ ﮐﺸﻮر ﺑﺮرﺳﯽ و ﻣﻘﺎﯾﺴﮥ ﮐﺮده ﺑﻮد، کشورهای زیادی وجود دارند که قسمت زیادی از روابط اقتصادی آﻧﻬﺎ ﻣﺘﺄﺛﺮ از ﭼﻨﺪ ﮐﺸﻮر ﺧﺎص اﺳﺖ و ﮐﻞ ﺟﺎﻣﻌﮥ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﯾﮏ اﻧﺪازه بر ﯾﮏ ﮐﺸﻮر اﺛﺮﮔﺬار نیستند. راﮔﻤﻦ در۱۹۹۱ ﺟﻬﺖ اراﺋﮥ ﻣﺪﻟﯽ ﺟﺎﻣﻊ و ﻓﺮاﮔﯿﺮ ﺑﯿﺎن ﮐﺮد ﻗﺪرت رﻗﺎﺑﺖﭘﺬﯾﺮی ﮐﺸﻮرﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺘﺄﺛﺮ از ﻣﺤﯿﻂ داﺧﻠﯽ و ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﻬﺎی ﺷﺮﮐﺘﻬﺎی ﭼﻨﺪ ﻣﻠﯿﺘﯽ ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺸﻮرﻫﺎی دﯾﮕﺮی ﻫﻢ از ﺟﻤﻠﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎن و ﯾﺎ ﺷﺮﮐﺎ دارﻧﺪ. ﮐﺴﺐ و ﺣﻔﻆ ﻣﺰﯾﺖ رﻗﺎﺑﺘﯽ ﻧﻘﺶ ﺑﺴﺰاﯾﯽ دارند. ﺑﻪ ﺑﯿﺎن دﯾﮕﺮ راﮔﻤﻦ ﺑﺰرﮔﯽ ﻣﺤﯿﻂ را ﺗﺎ ﺧﺎرج از ﻣﺮزﻫﺎی ﯾﮏ ﮐﺸﻮر ﺗﻮﺳﻌﻪ داد. ﭘﺲ اﻟﻤﺎس ﻣﻠﯽ ﻣﺒﺪل ﺑﻪ دو اﻟﻤﺎﺳﯽ ﮔﺮدﯾﺪ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺧﺎرﺟﯽ و دﯾﮕﺮی دروﻧﯽ ﺑﻮد و ﺷﺮﮐﺘﻬﺎی ﭼﻨﺪﻣﻠﯿﺘﯽ و ﺗﻌﺎﻣﻼت ﺑﯿﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺪل ﺑﯿﺎن ﮐﻨﻨﺪه ﺳﻄﺢ رﻗﺎﺑﺖﭘﺬﯾﺮی ﮐﺸﻮرﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮدﻧﺪ. اﯾﻦ وﺿﻌﯿﺖ در اﻗﺘﺼﺎدﻫﺎی ﺑﺎز ﯾﺎ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺸﻬﻮد بود و در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﻣﺪل اﻟﻤﺎس ﻣﻀﺎﻋﻒ ﺗﻮﺳﻂ او اراﺋﻪ ﺷﺪ. در اﯾﻦ ﻣﺪل ﻋﺎﻣﻞ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻣﺤﯿﻂ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ بود. ﺑﮑﺎرﮔﯿﺮی ﻣﺪل راﮔﻤﻦ در ﻣﻮرد رﻗﺎﺑﺖﭘﺬﯾﺮی ﮐﺸﻮرﻫﺎﯾﯽ ﻧﻈﯿﺮ ﮐﺎﻧﺎدا و ﭘﺲ از آن ﻣﮑﺰﯾﮏ در ﺗﺒﯿﯿﻦ ﺗﺄﺛﯿﺮ اﻟﻤﺎس اﯾﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه ﺑﺮ اﻟﻤﺎس آﻧﻬﺎ در ﺟﻬﺖ ﺳﻨﺠﺶ اﯾﻦ ﻧﻈﺮ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺖ. ﭘﺲ از آﻧﻬﺎ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﺣﻤﺎﯾﺖ راﮔﻤﻦ اﯾﻦ ﻣﺪل در ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻣﺰﯾﺘﻬﺎی رﻗﺎﺑﺘﯽ ﮐﺮه و ﺳﻨﮕﺎﭘﻮر ﺑﮑﺎرﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ و ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﮐﯽ از ﺗﺄﺋﯿﺪ ﻣﺪل اﻟﻤﺎس ﻣﻀﺎﻋﻒ در ﺳﺎﺧﺘﺎر رﻗﺎﺑﺖﭘﺬﯾﺮی ﭼﻨﯿﻦ ﮐﺸﻮرﻫﺎﯾﯽ در اداﻣﮥ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻣﺰﯾﺖ رﻗﺎﺑﺘﯽ ﮐﺸﻮرﻫﺎ و ﺑﻪ دﻟﯿﻞ ﺑﺮﺧﯽ ﺗﺸﺎﺑﻬﺎت در ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻣﻨﻄﻘﮥ اروﭘﺎی ﻏﺮﺑﯽ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﺷﺪ ﮐﻪ در اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﺸﻮرﻫﺎ از اﻟﻤﺎﺳﻬﺎی ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﻮد. زﯾﺮا ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﺳﺎﺧﺘﺎری ﺷﺒﺎﻫﺖﻫﺎی زﯾﺎدی ﺑﺎ ﻫﻢ دارﻧﺪ و از درﺟﮥ رﺷﺪ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﯾﺎﻓﺘﮕﯽ ﯾﮑﺴﺎﻧﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮐﻞ ﮐﺸﻮرﻫﺎ ﺑﺮﺧﻮردار ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺸﺘﺮﮐﺎت ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ زﯾﺎدی ﺑﯿﻦ آﻧﻬﺎ وﺟﻮد دارد و از ﻫﻤﻪ ﻣﻬﻤﺘﺮ اﯾﻨﮑﻪ دارای ﯾﮏ ﺷﺮﯾﮏ ﺗﺠﺎری ﻋﻤﺪه و ﺧﺎص ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻌﺎﻣﻼت و رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ ﺗﻌﺪاد زﯾﺎدی از ﮐﺸﻮرﻫﺎ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﺨﺶ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺎدی در ﻧﮕﺎره ۲ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﺪل اﻟﻤﺎس ﻣﻀﺎﻋﻒ است.
در ﻋﺼﺮ جهانی شدن، ﻋﻮاﻣﻞ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﯿﻦ کشورها ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﻨﺪ ﮐﻪ از اﻫﻤﯿﺖ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺑﺮﺧﻮردار ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻪ اﻧﺪازه ﮐﺎﻓﯽ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ اذﻫﺎن ﻗﺮار ﻧﮕﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ ﭼﺎرﭼﻮﺑﯽ ﮐﻪ ﻣﺰﯾﺖﻫﺎی رﻗﺎﺑﺘﯽ ﻋﻮاﻣﻞ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ را ﺑﻪ اﻧﺪازه ﮐﺎﻓﯽ ﺗﺸﺮﯾﺢ ﮐﻨﺪ ﯾﺎﻓﺖ ﻧﻤﯽﺷﻮد. ﭼﻮ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﻣﺪل اﻟﻤﺎس ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧﯽ را از ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﻣﺘﻤﺎﯾﺰ ﻧﻤﯽﺳﺎزد. در واﻗﻌﯿﺖ ﻧﻘﺶ ﮔﺮوهﻫﺎی ﻣﺮدﻣﯽ ﺑﺮای ﺗﺸﺮﯾﺢ اﺧﺘﻼﻓﺎت اﻧﻮاع ﺗﻮﺳﻌﮥ اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺎ اﻫﻤﯿﺖ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. او ﺑﺎ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﮔﺮوهﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﻣﺪل ﭘﻮرﺗﺮ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻧﯿﺮوی اﻧﺴﺎﻧﯽ را در ﮐﺴﺐ ﻣﺰﯾﺖ رﻗﺎﺑﺘﯽ ﺑﺎ اﻫﻤﯿﺖ داﻧﺴﺖ. ﭼﻮ در ﻣﺪل ۹ ﻋﺎﻣﻠﯽ علاوه بر ۴ عامل اﻟﻤﺎس ۴ ﻋﺎﻣﻞ اﻧﺴﺎﻧﯽ را ﻧﯿﺰ ﺑﻪ آن اﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﻮده، این ﻋﻮاﻣﻞ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﮐﺎرﮔﺮان، ﺳﯿﺎﺳﺘﻤﺪاران و دوﻟﺘﻤﺮدان، ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﺎن و داﻧﺸﻤﻨﺪان. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ الماس از ساختاری کامل و پیشرفته برخوردار گردید.
اﮔﺮﭼﻪ در ﻣﺪل ۹ ﻋﺎﻣﻠﯽ ۴ ﻋﺎﻣﻞ اﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﺪل اﻓﺰودهﺷﺪه ﺑﻮد اﻣﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﻫﺮ ﯾﮏ از اﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ را ﺗﻨﻬﺎ در ﻣﺤﯿﻂ داﺧﻠﯽ ﯾﮏ ﮐﺸﻮر ارزﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽﮐﺮد و ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ و ﺧﺎرﺟﯽ ﻧﺪاﺷﺖ. ﭼﻮ در اداﻣﮥ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺗﺶ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﻣﻮن و ﮐﯿﻢ ﺑﺎ روﯾﮑﺮدی ﻧﻮﯾﻦ در ﺳﺎل ۲۰۰۷ ﺑﺎ ﺟﻤﻊآوری ﮐﻠﯿﮥ ﻧﻈﺮات ﯾﮏ اﻟﮕﻮی ﺟﺎﻣﻊ از رﻗﺎﺑﺖﭘﺬﯾﺮی ﺑﯿﻦ ﮐﺸﻮرﻫﺎ را ﺑﺎ ﻧﺎم ﻣﺪل اﻟﻤﺎس ﻣﻀﺎﻋﻒ ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ ﺑﺎ ﻫﺪف درک و ﺑﻬﺒﻮد رﻗﺎﺑﺖﭘﺬﯾﺮی ﻣﻠﯽ ﻣﻌﺮﻓﯽﮐﺮد. اﯾﻦ ﻣﺪل ﺟﺪﯾﺪ ﻣﺪلﻫﺎی ﭘﯿﺶ از ﺧﻮد را در ﯾﮏ ﭼﺎرﭼﻮب واﺣﺪ ادﻏﺎم ﻧﻤﻮده ﺗﺎ ﺣﺪ زﯾﺎدی ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ ﻣﺪلﻫﺎی ﻗﺒﻠﯽ را ﭘﻮﺷﺶ داده ﺑﻮدﻧﺪ و عوامل اﻧﺴﺎﻧﯽ در ﺳﻄﺢ بین اﻟﻤﻠﻠﯽ را مورد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار داده. ﻣﺪل اﻟﻤﺎس ﻣﻀﺎﻋﻒ ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ ﺑﺎ ﺣﻔﻆ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻣﺪل اﻟﻤﺎس، ﻣﺤﯿﻂ رﻗﺎﺑﺘﯽ را ﺗﺎ ﺳﻄﻮح ﺧﺎرج از ﮐﺸﻮرﻫﺎ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﯽدﻫﺪ و ﻋﻮاﻣﻞ اﻧﺴﺎﻧﯽ را ﺑﺮ ﻣﺪل ﺧﻮد ﻣﯽاﻓﺰاﯾﺪ و ﻫﺮ ﯾﮏ از آﻧﻬﺎ را در دو اﻟﻤﺎس اﻧﺴﺎﻧﯽ و ﻣﺎدی ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. آﻧﻬﺎ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻣﺸﺎﺑﻪ ﻣﯽﺑﺎﯾﺴﺖ ﻣﻮرد ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﻗﺮار ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ. ﺑﻪ اﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﮐﻪ ﮐﺸﻮرﻫﺎ را ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﯾﯽ و ﻣﻨﻄﻘﻪای، ﺟﻤﻌﯿﺖ، وﺳﻌﺖ و درﺟﮥ رﻗﺎﺑﺖﭘﺬﯾﺮی ﺑﻪ ﮔﺮوهﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺑﺨﺶﺑﻨﺪی ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ و ﺳﭙﺲ در ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻮرد ارزﯾﺎﺑﯽ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ. در ﻧﮕﺎره ۲ ﻃﺮاﺣﯽ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ از ﻣﺪل اﻟﻤﺎس ﻣﻀﺎﻋﻒ ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ اراﺋﻪ گردیده اﺳﺖ.
نگاره ۲: مدل اﻟﻤﺎس ﻣﻀﺎﻋﻒ ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ
یافته ها
مطالعات نشان می دهد مدل الماس قابلیت های کاربردی زیر را دارد:۱- جمع آوری اطلاعات از ساختارهای اقتصادی – اجتماعی کشورها
۲- ارزیابی اقتصادی کشورها بر حسب صنایع و بازارها
۳- طراحی استراتژی های رقابتی برای شرکت های جهانی
۴- ارزیابی کارکردهای رقابتی شرکت ها در بازارهای جهانی
نتیجه گیری
با توجه به تغییرات و تحولات جهانی ، ضروری است که برنامه ها و استراتژی های صنعتی با ملاحظات رقابت پذیری ملی وبین المللی تبیین شو د . با تحلیل رقابت پذیری ، سیاست های آینده کشورها شکل می گیرد . بر این اساس کشورهای کمتر توسعه یافته می توانند نقشه استراتژی خود را بر اساس چنین تحلیلی شکل دهند و دولت ها می بایست سیاست های حمایتی خود را از صنایع بر این اساس تنظیم نمایند.
منابع :
Bellak and weiss , A Note on the Austrian ” Diamond” , management international Review (1993) 33 (9) , pp, 10y – 118
Hamalainen and j. Timo in : Nationul competitiveness and Economic Growth: the changing determinationts of Economic performance in the world Economy , Cheltenham , uk (2003)
Moon, H . C. , Rugman , A . M. , Werbeke, A. generalized double diamond approach to the ghobal competitiveness of Korea and Singapore, international
Business Rerview 7 (1998) 135 – 150
S. Lall , competitiveness indices and developing countries: An Economic Evaluation of the Global competitive Report , world Dev . (2001) 29 (9) , pp.1501-1525
۵ World competitieveness yearbook , international munagememt Development (IMD) (2005).
athir.blogfa.com منبع