نیاز روز افزون مردم به خدمات بانکی به علل مختلف از جمله گسترش شهرها ، ناامن بودن حمل پول ، تسریع در کار ، لزوم کنترل موجودی و پرداخت ها از یک طرف و همچنین لزوم برآورده نمودن انتظارات مردم، نگهداری مشتریان موجود و جذب مشتریان جدید ، از طرف دیگر ، موجب اهمیت وظیفه بازاریابی در بانک ها شده است .دلایل اهمیت بازاریابی بانک ها را می توان عمدتا به شرح ذیل دانست : رقابت در حال افزایش بانک ها ، نیاز به آگاهی و اطلاع از خدمات بانک ، گسترش شهرها و لزوم پوشش گسترده مخاطبین ، انعکاس ارزیابی مشتریان از خدمات بانک ، نگهداری مشتریان موجود و جذب مشتریان جدید. بانک ها شریان حیاتی اقتصاد هر کشورند .تلاش موسسات مالی و بانکی در سطح جهان در جهت افزایش کارایی است. بنابراین یکی از اهداف مدیریت افزایش منابع بانک است و این مهم را می توان از مسئولیت های مدیریت بازاریابی بانک دانست.با گذر از اقتصاد سنتی و شدت یافتن رقابت در ابعاد نوین مشتری به صورت رکن اصلی و محور تمام فعالیت های سازمان ها درآمده است به نحوی که از دیدگاه رقابتی ، بقا و تداوم حیات سازمان ها در گرو شناسایی و جذب مشتریان موجود است. دستیابی سازمان ها به اهداف مالی و بازارشان در محیط رقابتی امروز مستلزم بازاریابی است که هم کارا باشد و هم اثر بخش .ارزیابی عملکرد ، که توجه گسترده ای را در بازاریابی به خود جلب کرده است و به عنوان موضوعی حیاتی در بسیاری از سازمان ها باقی مانده است ، یکی از اولویت های حقیقی است که در دهه گذشته موسسه علم بازاریابی از آن حمایت کرده است.چنین اهمیتی ناشی از این فرض است که افزایش مسئلیت بازاریابی سبب تقویت عملکرد سازمانی و افزایش اعتبار بازاریابی ، به ویژه در رکودهای چرخه اقتصادی می شود.با توجه به اینکه بقای سازمان ها به توانایی شان برای ایجاد ارزش بستگی دارد و ارزش به واسطه مشتریان تعریف می شود )دی، ۱۹۹۰( بازاریابی مشارکت اساسی را برای موفقیت تجاری بلند مدت ایجاد می کند .بنابراین ارزیابی عملکرد بازاریابی یک وظیفه کلیدی برای مدیریت به شمار می رود. با کشف رابطه عملکرد بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتری ، بانک های مختلف بهتر می توانند به نقاط ضعف خود پی برده و در نتیجه نیازهای مشتریانشان را به نحو بهتری درک کرده و برای رفع آنها بکوشند .پارادایم مدیریت آمیخته بازاریابی ، بر تفکر بازاریابی ، تحقیقات و عملیات بازاریابی مسلط شده است.امروزه رویکردهای جدیدی در تحقیقات بازاریابی در حال ظهور هستند. از علل تغییر می توان به جهانی شدن کسب و کار،افزایش تاکید بر اهمیت حفظ مشتری ، اقتصادهای بازار ، اقتصادهای مشتری مدار ، فاصله فیزیکی ، زمان مقررات زدایی ، انتظارات مشتری و فناوری اطلاعات جدید اشاره کرد که در بین سایر روندها ، تغییر مسیر اصلی بازاریابی را تقویت می کنند. بعد از ۱۹۹۰ بسیاری از شرکت ها توجه خود را به زمینه هایی مانند چگونگی حفظ روابط مثبت با مشتریان ، چگونگی افزایش وفاداری مشتریان و چگونگی توسعه ارزش عمر مشتری معطوف کردند .بنابراین ، راهبردهای اخیر شرکت ها به سمت راهبردهای مشتری گرا تغییر می یابد .بویژه درک نیازهای مشتریان و ارائه خدمات اضافی به عنوان عوامل تعیین کننده موفقیت یا شکست شرکت ها شناخته می شوند .
۲.عملکرد سازمانی نشان می دهد که یک سازمان چگونه به رسالت و اهداف مربوط به خود می رسد، عملکرد سازمانی دلالت بر شروع از یک وضعیت معین و رسیدن به یک هدف دقیق دارد که این ممکن است شامل چندین نقطه هدف از قبیل سهم بازار ، حجم فروش ، انگیزش کارکنان ، رضایت مشتری ، سطح کیفیت و غیره باشد.اصطلاح عملکرد به طور گسترده در همه حوزه های مدیریت به کار می رود. به واقع ، در همه رشته ها ما از سنجه هایی برای تشریح پدیده ها، تشخص علت ها، پیداکردن روابط، یش بینی و مقایسه ها استفاده می کنیم. اغلب، عملکرد با کارایی و اثربخشی شناخته می شود. در بیشتر ادبیات هم زمان به عمل، نتایج عمل، و خروجی ارجاع داده می شود.
بازاریابی کلمه بازاریابی، به طور رایج، برای ترسیم و تشریح چیز های مختلفی به کار می رود. از یک طرف،بازاریابی یک فلسفه درنظر گرفته می شود که در جستجوی بیان این موضوع است که چرا و چگونه یک سازمان باید خود را با بازار هدفش تطبیق دهد و در آن نفوذ کند . از طرف د یگر ،مجموعه ای از سیستم های فرعی است که اغلب به عنوان بخش از آن ها نام برده می شود که مجموعه ای از وظایف را، با توجه به اجرای بازاریابی، انجام می دهند.