طراحی و بهینهسازی شبکه لجستیک معکوس
در زنجیره تأمین، مدیریت برگشتی، در قالب لجستیک معکوس اعمال میشود. به دلایل مختلف، جریان مواد و کالاها در خلاف جهت عادی زنجیره، اجتنابناپذیر است. پرداختن به موضوع شبکه لجستیک معکوس و مدیریت و هدایت موثر و ضروری است. با توجه به بررسیها یکی از مواردی که تأثیر بسیاری بر مدلسازی شبکه لجستیک معکوس دارد، در نظر گرفتن شرایط عدم قطعیت است. در لجستیک معکوس، پارامترهایی مثل ظرفیت مراکز، تقاضا، هزینه و کیفیت و… غیرقطعی هستند. با توجه به این موارد، در این تحقیق، یک مدل برنامهریزی خطی عدد صحیح آمیخته احتمالی برای طراحی شبکه لجستیک معکوس ارائه شده است. برای حل این نوع مدل، ابتدا باید آن را به یک مدل قطعی تبدیل نمود. مدل ارائه شده در این تحقیق، چند محصولی و چند ردهای میباشد که همزمان، هزینههای حمل و نقل و احداث تسهیلات را در بر میگیرد. مدل مورد نظر با در نظر گرفتن کمینهسازی هزینهها (هزینههای استقرار تسهیلات و هزینههای حملونقل) و همچنین در نظر گرفتن عدم قطعیت در تقاضای محصولات برگشتی، از نوع مسائل NP-Hard است که در آن، زمان حل مسأله به صورت نمایی و با توجه به ابعاد مسأله افزایش مییابد بنابراین، در این تحقیق، یک روش کارا با استفاده از الگوریتم ژنتیک با کدینگ اولویت ـ محور پیشنهاد داده شده است.
زنجیره تأمین، لجستیک معکوس، برنامهریزی عدد صحیح آمیخته،
تغییرات و تحولات عمیق در دنیای کسب و کار و الزامات جدید تولید و تجارت در عصر کنونی، زمینه ظهور و بروز نگرشها و پارادایمهای جدیدی را فراهم ساخته است که باید مورد توجه دست اندر کاران عرصه تولید و تجارت قرارگیرد. در همین راستا، رویکرد و نگرش جدیدی پیرامون موضوع لجستیک تحت عنوان لجستیک معکوس به وجود آمده است. لجستیک، بخش فیزیکی زنجیره تأمین را در بر میگیرد و عمدتاً شامل کلیه فعالیتهای مربوط به جریان مواد و کالاها از مرحله تهیه مواد خام تا تولید محصول نهایی از جمله حملونقل، انبارداری و غیره است. یکی از گرایشهای جدید در مدیریت لجستیک، بازیافت[۱]، چرخه مجدد[۲] و یا استفاده مجدد از محصولات است. در این روش، محصولاتی که به پایان عمر مفیدشان میرسند، مجدداً از مصرفکننده نهایی خریداری میشوند و پس از دمونتاژ، قسمتهایی از محصول که قابلیت استفاده مجدد را دارند، دوباره در قالب محصولات اسقاطی به چرخه حیات برمیگردند [۱]. (شکل ۱)
طراحی و اجرای شبکه لجستیک معکوس برای محصولات برگشتی، نه تنها هزینههای موجودی و حمل و نقل را کاهش میدهد بلکه باعث افزایش وفاداری مشتری نیز میگردد [۱۳]. شبکه لجستیک معکوس ـ که بخشی از زنجیره تأمین است ـ را میتوان اینگونه تعریف کرد: «انتقال دقیق، به موقع و درست مواد، اقلام و کالاهای قابل استفاده و غیرقابلاستفاده از انتهاییترین نقطه و آخرین مصرفکننده از طریق زنجیره تأمین به واحد مناسب موردنظر» به عبارت دیگر، لجستیک معکوس، فرایند حرکت و انتقال برای کالاها و تولیداتی است که در زنجیره تأمین ، قابلیت بازگشت دارند.
انجمن اجرایی لجستیک معکوس آمریکا، لجستیک معکوس را به صورت زیر تعریف میکند:
لجستیک معکوس عبارتست از فرایند موثر برنامهریزی، اجرا و کنترل جریان مواد خام، موجودی نیمه ساخته، محصولات نهایی شده و اطلاعات مربوط به آنها به صورت مؤثر از لحاظ هزینه، از نقطه مصرف به نقطه مبدا، با هدف خلق مجدد ارزش یا دفع مناسب
لجستیک معکوس با قطعاتی آغاز میشود که در زنجیره تأمین به عقب میروند؛ قطعاتی که برای بازیافت یا بازیابی ارزش و همچنین برای دفع مناسب جمعآوری میشوند. عوامل محرک شرکتها برای روی آوردن به برنامهریزی، اجرا و کنترل لجستیک معکوس را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
- عوامل اقتصادی (مستقیم و غیرمستقیم)
- قوانین و مقررات
- مسئولیت پذیری در قبال حساسیتهای زیست محیطی
طراحی شبکه لجستیک در ماهیتاً یک تصمیم استراتژیک است که معمولا شامل تعیین محل تسهیلات، ظرفیت آنها، تعداد محصولات، تعداد ردهها در زنجیره، و نحوه ارتباط تسهیلات میباشد.
همه این موضوعات، تاثیر فراوانی بر کارایی و در نتیجه، عملکرد زنجیره تأمین دارند. از آنجا که احداث تسهیلات یا بستن آنها هزینه و زمان زیادی میبرد، تغییر آنها در کوتاهمدت، امکانپذیر نمیباشد. همچنین سرمایهگذاری در تصمیمات استراتژیک طراحی شبکه، بازگشت سرمایه بیشتری نسبت به تصمیمات تاکتیکی و عملیاتی دارد[۱۹].
یکی از موارد مهم در طراحی شبکه لجستیک معکوس که باید مورد توجه قرار گیرد، دستیابی به اهداف طولانیمدت و استراتژیک میباشد. بنابراین تصمیمگیری در مورد اینکه کدام تسهیل از میان تسهیلات بالقوه احداث شود، نقش بسیار مهمی در برای کاهش هزینهها دارد.