اگر مدیر یک موسسه هستید و تصمیم دارید برنامه درستی در مورد شرح وظایف و میزان بازدهی ترسیم کنید و یا اگر قرار است به عنوان کارمند در یک شرکت مشغول به کار شوید، لازم است بدانید برای انجام بهتر امور علاوه بر تخصص و سابقه کاری، نیاز است که بین حجم وظایف و ساعات کار نیز تناسبی برقرار باشد.
تحقیقات نشان داده است افرادی که کار سنگین انجام می دهند یا ساعات کاری طولانی مدتی دارند، علاوه بر درگیری های ذهنی دچار اختلالات و کمبود خواب و در نتیجه کم کاری در شغلشان در بلندمدت می شوند.
در واقع اگر شخصی مجبور باشد ساعات زیادی را در محل کار خود بگذارند، حتما با کم خوابی روبرو می شود. در این میان آمارها نشان میدهد ۹۳ درصد از کسانی که دچار کمبود و اختلالات خواب هستند در محیطهای کاری نیز احساس خستگی میکنند و همین موضوع موجب اشتباهات بیشتر و بدتر و همچنین آسیب دیدن آنها میشود. این مطالعه روی ۱٫۵ میلیون نفر از ۱۸۵ کشور جهان صورت گرفته و مشکلات ناشی از خستگی ناشی از محیطهای کاری و تاثیرات آن را بررسی کرده است.
بر این اساس، کمبود خواب با ساعتهای طولانی کاری ارتباط مستقیم دارد. به همین دلیل مشاغلی که در ساعات اولیه روز شروع می شوند و تا پایان روز ادامه دارند، بسیار بر خستگی فرد تاثیر منفی می گذارند.
از این رو، موسساتی که در آن کارمندان بیش از هشت ساعت مجبور به کار باشند و یا به کارمندان اجازه داده شود برای دریافت اضافه حقوق، زمان طولانی تری را در محیط کاری بگذرانند، راندمان کاری و کیفیت چندانی نخواهند داشت. زیرا انسان ها، برای انجام بهتر امور و توانایی بالا بردن کیفیت کار، نیاز به استراحت و کسب مجدد انرژی ذهنی و جسمی برای روز کاری بعد دارند.
علاوه بر این، کیفیت محلی که کارمندان بیشترین وقت خود را در طول روز در آنجا سپری میکنند بر خستگی، کارآمدی، میزان استرس و نگرانی آنها تاثیر میگذارد. به همین دلیل مدیران باید گام هایی اساسی در راستای بهبود عملکرد کارمندان و افزایش میزان تعهدپذیری و بازدهی آن ها در محیط کار بردارند که ما به چند مورد از آن ها اشاره می کنیم:
۱٫برای کارمندان در استفاده از اینترنت محدودیت قائل نشوند
معمولا کارفرمایان استفاده از اینترنت را بسیار محدود می کنند. ممکن است این محدودیت ها به دلیل ترس از سوء استفاده از کامپیوترهای شرکت باشد. اما با وجود منابع فراوان اینترنتی، در حقیقت دسترسی آزادانه کارمندان به این منابع به آن ها کمک می کند تا کارها را به شیوه موثرتری انجام دهند. ضمن آنکه ساعات کاری کارمند، بر انجام یک کار یکنواخت سپری نمی شود تا موجب دلزدگی و بازدهی پایین شود.
۲٫مدیران همیشه میزان فعالیت ها و بازدهی کلی کارمندان را اندازه گیری کنند
برای بهبود شرایط کلی می توان از مقایسه کنونی عملکرد کارمندان با قبل از این استفاده کرد. برای مثال میزان بازدهی کارمندان در یک ماه معین را با بازدهی آن ها در همان ماه در سال های گذشته و یا بازدهی آن ها در ماه پیش مقایسه کرد.
۳٫مدیران اهداف را مشخص و از نتایج بدست آمده برای کمک به کارمندان استفاده کنند
یک مدیر باید با استفاده از یک سیستم ارزیابی مناسب، قادر به تشخیص درست شرایط کنونی شرکت و بیان قوانین و انتظارات درست باشد. برای مثال اگر کارمندی ۷ ساعت از زمان کار را به استفاده از نرم افزارهای کاری می پردازد و تنها یک ساعت به سایت های شخصی مراجعه می کند، باید به عنوان یک کارمند کارآمد در نظر گرفته شود یا نه؟ این موضوع کاملا به سیاست های مدیریتی بستگی دارد.
۴٫کارفرمایان به این موضوع توجه داشته باشند که کارمندان نیاز به استراحت دارند
درست است که افزایش میزان بازدهی کارمندان تاثیر بسیار مهمی روی عملکرد کلی شرکت دارد، اما مدیران باید بدانند که هرانسانی نیاز به استراحت در فواصل زمانی خاصی دارد. محققان اثبات کرده اند که استراحت های کوتاه میزان عملکرد مغز را افزایش می دهد.
۵٫از کارهایی که باعث ایجاد شکل گیری ایده جدید در کارمند شود، استقبال شود
مدیران باید بدانند صرف زمان برای انجام کارهایی که ممکن است باعث شکل گیری ایده ها و دیدگاه های جدید شوند بسیار ارزشمند و اثربخش است. ممکن است انجام چنین کارهایی باعث شود تا کارمندان چیزهای جدیدی را کشف کنند، به راه حل های نوآورانه دست یابند و طرز فکر کنونی خود را به چالش بکشند. این قبیل کارها در چند مورد خلاصه می شوند:
قدم زدن:هوای تازه، نور خورشید و مهم تر از همه ورزش باعث تسهیل جریان خون و بهبود تمرکز، حافظه و عملکرد می شود.
صحبت کردن با همکاران: بنابر نتایج تحقیقات، کارمندانی که اجازه صحبت با همکاران خود را دارند با برقراری ارتباط بیشتر با همکاران از میزان استرس و فشار خود می کاهند.
چرت زدن: کارمند باید اجازه داشته باشد اگر احساس خستگی کرد، با ۱۵ تا ۲۰ دقیقه چرت زدن میزان تمرکز و بازدهی خود را به دست آورد.
کتاب خواندن: افرادی که کتاب می خوانند در برقراری ارتباط با همکاران خود موفق تر عمل می کنند. بنابراین کارمندان با خواندن کتاب، به طور همزمان هوش هیجانی خود را نیز افزایش می دهند.
بررسی سایر سایت های مختلف: اگرچه فاصله گرفتن از کامپیوتر مفیدتر است، اما کارمندان باید بتوانند با بررسی سایت هایی که مستقیما به کارشان مرتبط نیستند، به ذهن خود استراحت داده و بازدهی خود را افزایش دهند.
رویاپردازی کردن: بسیاری از مردم تصور می کنند که رویاپردازی باعث ایجاد اختلال در انجام کارها می شود، اما محققین اثبات کرده اند که در زمان رویا پردازی عملکرد تمام بخش های مغز به گونه ای افزایش می یابد که در این صورت افراد قادر خواهند بود تا یک مشکل بزرگ را به راحتی از سر راه خود بردارند.
اختصاص زمان خاصی برای صرف ناهار: مفهوم اختصاص زمان برای صرف ناهار برای بسیاری از کارمندان بیگانه است، اما فاصله گرفتن از میز کار و خوردن یک غذای مغذی باعث افزایش بازدهی افراد می شود.
تمرین مدیتیشن: انجام مدیتیشن، حتی برای یک مدت زمان کوتاه، مزایای بسیاری از جمله کاهش میزان استرس و افزایش سلامت را برای افراد به همراه خواهد داشت.
با توجه به نکاتی که مطرح شد و همچنین آگاهی به این مساله که افراد تا حد خاصی توانایی انجام کار را دارند، می توان بازدهی کار یک موسسه یا شرکت را بالا برد. ضمنا مدیران و برنامه ریزان باید بدانند تعیین زمان مفید هر شرکت بسته به نوع کارشان، متفاوت با دیگر مؤسسات است.
طبیعی است که کارهای فکری انرژی زیادی از کارمند می گیرد در این شرایط اگر مدیر کارمندان را مجبور کند که زمان طولانی تری را به کار بپردازند، هرگز نتیجه موردنظر را به دست نخواهند آورد.
منبع: sheypoor.com