در فضایی که درگیر کار اجرایی نیز هستم
https://www.instagram.com/p/BW610m1BfDS/?taken-by=khooyeh.ir
مدیر اجرایی، (به انگلیسی: Executive director) اصطلاحی است که اغلب برای اشاره به مَناسبی چون مدیر عامل اجرایی، مدیر عملیات یا ریاستیک شرکت، سازمان یا ابرشرکت بکار برده میشود.[۱] مدیر اجرایی بطور مشخص برای اشاره به پُست مدیر عامل یا رییس سازمانهای ناسودبرمستقر در آمریکای شمالی و بطور گسترده در ایالات متحده آمریکا بکار گرفته میشود.[۲]
مدیر اجرایی هر شرکت، بطور مشخص توسط اعضای هیئت مدیره آن، انتخاب میشود. یکی از مهمترین وظایف یک مدیر اجرایی، جهت دادن به عملکرد کارمندان و مدیران بمنظور محقق شدن اهداف داخلی، همچنین تسهیل عملیات تجارت خارجی شرکت، در راستای اجرای استراتژیهای کلان آن شرکت میباشد.
مدیر ارشد مسئولیتهایی را بهعنوان ادارهکننده، تصمیمگیرنده، رهبر، کارفرما و مجری، بر عهده دارد. مدیر ارشد اجرایی میتواند در نقش یک برقرار کننده ارتباط با مطبوعات و سایر دنیای بیرون و نیز کارفرمایان سازمان و کارمندان عمل کند. نقش تصمیمگیرندگی شامل تصمیمات سطح بالا درباره سیاست و استراتژی میباشد. مدیر ارشد اجرایی به عنوان رهبر یک شرکت به هیئت مدیره مشورت میدهد و کارمندان را تهییج میکند، همچنین بهعنوان یک کارفرما، عملیات روزانه شرکت را اداره میکند.
معمولا انتظار از مدیر ارشد اجرایی یا به اصطلاح «مدیرعامل»، تببین استراتژی و هدایت افراد برای نیل به استراتژی های تبین شده است. در این مقاله تامل برانگیز منتشر شده در وب سایت مروری هاروارد (HBR)، آقای جمیز آلن (James Allen) با چالش کشیدن پیش فرض های مدیریتی و اصولی که در کتاب ها می بینیم، به بررسی نقش مدیران ارشد اجرایی پرداخته و تجربه عملی خود را تشریح کرده است:
اگر مدیر ارشد اجرایی هستید، کار شما اجرا و پیاده سازی است. دقیقا همین کلمه در عنوان شغلی تان نوشته شده. اما چه شرایطی در کارهای روزمره باید حکمفرما باشد تا بتوانید اجرا کننده برتر شرکت باشید؟ البته، مدیران ارشد اجرایی یا (CEO) کارخانه نمی سازند یا فروش محصولات را انجام نمی دهند. پس دچار فریفتگی می شویم اگر فکر کنیم که مدیر اجرایی در نقش عمده خود، یعنی متفکر سازمان، فردی است که استراتژی را شکل می دهد. البته که این بخشی از وظایف مدیر ارشد اجرایی است، اما بهترین مدیران اجرایی می دانند که استراتژی صرفا نظری بوده، مگر زمانی که واقعا به خط اولیه امور روتین و روزمره تبدیل شود و این در صورتی است که بقیه عناصر شرکت نیز استراتژی را اجرایی کنند. وظیفه مدیرعامل مطمئن شدن از این اتفاق است. بهترین مدیران اجرایی روی چهار عنصر توجه دارند: ارتباط، ارتباط، ارتباط و نظارت بر تخصیص منابع به منظور اطمینان حاصل کردن از اینکه اولویت ها، همان هایی هستند که باید با آنها ارتباط گیری انجام شود.
چالش مربوط به سه وظیفه اول این است که واقعا می تواند خسته کننده به نظر برسند. پیام ها دائم و پی در پی باید تکرار شوند و این موضوع خسته کننده و تهوع آور خواهد بود. اما اتفاقا بهترین مدیران ارشد اجرایی، در تعقیب و جست و جوی نکته کلیدی مصرانه عمل می کنند. آنها به صورت مکانیکی به وظیفه ارتباط گیری خود می چسبند تا تضمین کنند که استراتژی با امور روزمره اصلی و رفتارها حمایت می شود. البته تکراری بودن ارتباط به معنای آسان بودنش نیست. پیشتر، مدیران قبلی اجرایی اغلب حس می کردند که شرکت آنها در پی توطئه خنثی ساختن پیام آنهاست.